top-border left-border دین و توسعه‌ی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ج ۲ right-border bottom-border

دین و توسعه‌ی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی

جلد دوم


موضوع: اسلام و سیاست- اسلام و اقتصاد- رشد اجتماعی

ناشر: انتشارات جوان پویا

سال چاپ: ۱۳۸۷

خلاصه کتاب:

در سال ۱۳۷۹ مجموعه مقالاتی از نگارنده با عنوان «دین و توسعه‌ی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جلد اوّل» از سوی مؤسّسه‌ی نشر علوم نوین منتشر گردید و آنانی كه مباحث آن نوشتار در تعامل دین و توسعه را دیده و با نویسنده ارتباط داشته‏اند، از آن مجموعه استقبال و اظهار رضایت می‏نمودند.

حقیقت مطلب آن است كه نه آن مجموعه مقالات و نه مكتوبات مجموعه‌ی حاضر، همراه با گفتگو و نقد كتاب‌های انتهایی، هرگز حتّی پیش‏درآمد خوبی نیز بر موضوع ترابط دین و توسعه نیستند و مسأله‌ی ارتباط دین و توسعه متأسّفانه پس از قریب به سه دهه تجربه‌ی حكومت جمهوری اسلامی در ایران، هنوز مورد توجّه جدّی متفكّران ایرانی واقع نشده و بلكه حتّی طرح مسأله‌ی درست نشده است.

به همین دلیل، عدّه‏یی با فروكاستن مباحث توسعه به معانی لفظی (توسعه متّخذ از وسع، یوسع، به معنای وسعت‏یافتن)، به راحتی از پیشینه‌ی آن در فرهنگ دینی سخن‏رانده‏اند، بدون این‌كه دقّت داشته باشند كه توسعه در معنای اصطلاحی آن، مفهومی مدرن است و همه‌ی مباحث آن بر مدار این نكته دورمی‏زند كه، چه شد كه در یك مقطع زمانی، بشر امروز، آن هم در فرهنگ و جغرافیای غرب، به یك‌باره ره صدساله را یك‏شبه پیموده و بیش از پیشرفت و گسترش آدمیان در همه‌ی اعصار، دستاوردهای تازه داشته و افق‌های نو را در طیّ مدّت كوتاهی درنوردیده است؟ اساس این توسعه‏یافتگی چیست؟ بشر جدید با چه مبنایی از عالم و آدم، توانسته است از دیگر جوامع پیشی گرفته و با اتّكاء به مظاهر توسعه (صنعت، تكنولوژی، وسایل ارتباطی و...) درصدد تسخیر جهان برآید؟

مسأله‌ی توسعه و گستردگی آن، لجام‏گسیختگی، بی‏حدّوحصر بودن، غیرقابل كنترل و غیرقابل پیش‏بینی بودن آن و...، عدّه‏یی دیگر را درست در نقطه‌ی مقابل گروه اوّل، به این باور رسانده است كه، دین با توسعه‏یافتگی نمی‏سازد و سخن‏گفتن از تعامل مثبت دین و توسعه خطا است. زیرا نسبت این دو «تباین» است و احتمالاً چون نمی‏توان در مقابل مبانی و مظاهر توسعه ایستاد، پس باید از دین مایه‌گذاشت و عقب‏نشینی نمود.

چنان‌كه اشاره‏ شد، نویسنده به عنوان یكی از محصّلین دانشگاهی این سرزمین، كه به جهت تخصّص و تمركز در رشته‌ی علوم سیاسی، از سویی تاحدودی با مسایل توسعه آشنا است و از این ‏رو ادّعاهای گزاف ندارد و از سوی دیگر به جهت مطالعات دینی، كم‏و‏بیش از نصوص دینی، اسلامی و فهم‌های مختلف متفكّران در این میدان نیز مطّلع می‌باشد، در این نوشتار نیز همانند دفتر اوّل «دین و توسعه»، حدّاقل این فرضیّه را به آزمون می‏گذارد (و واقعاً مخرج‏ مشترك عمده‌ی مقالات و مكتوبات حاضر نیز همین فرضیّه است) كه،
«گرچه توسعه با هر نوع قرائتی از دین نمی‏سازد و قابل‏جمع نیست، امّا هم نصوص دینی در یك برآیند، به نفع غایات توسعه قابل جمع‏بندی‏اند و هم می‏توان فهم و استنباطی از اسلام شیعی داشت كه با مبانی و مظاهر توسعه تضادّ نداشته و بلكه بر اساس آن بتوان توسعه‌ی جامعه‌ی دینی را نیز بنیاد نهاد».

عمده‌ی مسایل این نوشتار، مبانی و موضوعات توسعه‌ی فرهنگی و سیاسی‏ و اقتصادی‌اند، بدون این‌كه لزوماً در آن‌ها عنوان توسعه‌ی سیاسی و یا توسعه‌ی فرهنگی و یا توسعه‌ی اقتصادی قید شده باشد.

■ مقاله‌ی اوّل با عنوان «دین و توسعه از منظر برخی متخصّصان دینی (مطهّری، مصباح‏یزدی، مصباحی و حسینی)»، كه برای یكی از معاونت‌های صدای جمهوری اسلامی ایران در ایّام تحصیلی (كارشناسی‏ارشد- حدود ۱۳۷۳) تهیّه شد، گزارشی از دیدگاه چهار تن از متفكّرین اسلامی در موضوع است و تا حدّ امكان از تجزیه و تحلیل مطالب خودداری شده و خوانندگان با نگاه‌های مضیّق در تعامل دین با توسعه (به معنای مدرن آن)، تا برداشت‌های معتدل‌تر آشنا می‏شوند. این مباحث می‏تواند موادّ خامی برای آنانی باشد كه اهل نقد و بررسی‏اند. ضمن این‌كه حدّاقل برخی مسایل دین و توسعه را نیز مطرح می‏كند، كه برای دانش‏پژوهان این حوزه در تعیین حدود موضوع مفید است.

■ مقاله‌ی دوّم با عنوان «بررسی تطبیقی نسبت توسعه و عدالت در سه گفتمان لیبرالیسم، سوسیالیسم و اسلام» كه در فصلنامه‌ی مطالعات سیاسی روز (سال هشتم، ش ۳۰: زمستان ۱۳۸۷) به چاپ رسیده و منتشر شده است، این نكته را به وضوح حكایت می‌كند كه از نسبت عدالت و توسعه حتّی در غیر جهان اسلام نیز روایت واحد وجود ندارد و از این رو بحثی پیچیده و قابل تأمّل است.

■ مقاله‌ی سوّم، «مبانی دینی مشاركت سیاسی»، نیز در راستای فرضیّه‌ی نوشتار در تعامل مثبت دین و توسعه‌ی سیاسی به نگارش درآمده (كه بخشی از مكتوب بسیار مبسوط و منتشرنشده‌ی نگارنده با عنوان «دین، مشاركت و مسأله‌ی توسعه در جمهوری اسلامی ایران» است) و از سوی فصل‌نامه‌ی حكومت اسلامی (نشریه‌ی دبیرخانه‌ی مجلس خبرگان رهبری، ش 37: پاییز ۱۳۸۴) نیز منتشر شده است.

■ مقاله‌ی چهارم با عنوان «بررسی یك فرضیّه: مصالح جمعی محصول تلاش برای تأمین مصلحت فردی است»، پیش از این در مجموعه مقالات همایش بررسی علل و عوامل تقدّم مصالح جمعی بر منافع فردی (۱۳۷۸)، از سوی اداره‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران (مدیریت پژوهش) و مركز بازشناسی اسلام و ایران (باز) در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسیده است.

■ مقاله‌ی پنجم تحت عنوان «بررسی تطبیقی مفهوم مصلحت از دیدگاه اندیشمندان غربی و اسلامی» نیز پیش‌تر با حذف قسمت اندیشه‌ی غزّالی، در فصل‌نامه‌ی حكومت اسلامی (ش ۱۲: تابستان ۱۳۷۸) از سوی دبیرخانه‌ی مجلس خبرگان رهبری به چاپ رسیده و انتشار یافته است. مقالات چهارم و پنجم از آن رو در این مجموعه آمده‏اند كه بحث مصلحت و خصوصاً «مصلحت عمومی» از مفاهیم كلیدی توسعه است و بدون فرض وجود مصلحت در یك نظام فكری و دفاع از مصلحت عمومی، مباحث توسعه معنا پیدا نمی‏كند. در این مقالات آراء برخی متفكّرین اسلامی و غربی مورد تأمّل تطبیقی واقع شده‏اند.

■ مقاله‌ی ششم تحت عنوان «تفكیك قوا، ولایت مطلقه‌ی فقیه و استقلال قوا» سابقاً در مجموعه مقالات كنفرانس فقه، ولایت و مرجعیّت (مدرسه‌ی دارالشّفاء قم: ۱۳۷۸) و با اضافات و ویراست دوّم در فصل‌نامه‌ی حكومت اسلامی (ش ۱۱: بهار ۱۳۷۸) منتشر شده است و این مدّعا را در راستای توسعه‌ی سیاسی مدلّل می‌كند كه ولایت مطلقه به معنای نفی اختیارات قوای دیگر نیست و در نظر، تقسیم قدرت اصلی پذیرفته شده است.

■ مقاله‌ی هفتم تحت عنوان «قانون در نظام اسلامی» كه به نحوی مكمّل مقاله‌ی ششم است، در كتاب: «حكومت از دیدگاه مذاهب اسلامی» (گزیده مقالات فارسی دهمین كنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی: ۱۳۷۷) و همچنین در فصل‌نامه‌ی حكومت اسلامی (نشریه‌ی دبیرخانه‌ی مجلس خبرگان رهبری، ش 7: بهار ۱۳۷۷) به چاپ رسیده و انتشار یافته است.

■ مقاله‌ی هشتم با عنوان «دنیا در قرآن» به تفسیر آیات قرآن درباره‌ی دنیا پرداخته است.

■ مقاله‌ی نهم با عنوان «تأمّلی بر فقر و غنا» پیش از این با نام «دغدغه‌ی دنیا» در روزنامه‌ی جوان: ۱۳۸۴/۱۰/۱۳ به چاپ رسیده و منتشر شده است.

■ مكتوب دهم، گفت‌وگوی اینجانب با دكتر «موسی غنی‌نژاد» می‌باشد كه پیش از این در دو شماره‌ی روزنامه‌ی جوان با عناوین «گفت‌وگوی دین و توسعه و چالش‌های فرارو» (ویژه‌نامه‌ی فرهنگ و اندیشه، ۱۳۸۱/۸/۷) و «گفت‌وگوی اندیشه‌ی فردگرایی در فرآیند توسعه» (همان: ۱۳۸۱/۸/۲۲) به چاپ رسیده و منتشر شده است.

سه نوشتار آخر، نقدهایی بر سه كتاب در گفتمان توسعه‌ی سیاسی است كه همگی در روزنامه‌ی جوان منتشر شده‌اند:
■ مكتوب یازدهم، نقد و نظری بر كتاب «توسعه‌ی سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)» (اثر دكتر علی‌اكبر علیخانی) (۱۳۸۳/۶/۱۱) می‌باشد.
■ مكتوب دوازدهم، نقد و نظری بر كتاب «مبانی مصلحت عمومی در اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی» (اثر قربانعلی قربانزاده‌سوار) (۱۳۸۲/۱۰/۲۴) می‌باشد.
■ مكتوب سیزدهم اثر حاضر، نقد و نظری بر كتاب «مبانی تحزّب در اندیشه‌ی سیاسی اسلام» (اثر سیّدعبدالقیّوم سجّادی) (۱۳۸۳/۸/۱۳) پایان‌بخش اثر حاضر می‌باشد.

مؤلّف نوشتار حاضر از آن‌جا كه مطالب ارایه‌شده را از جهت شكل و محتوا بی‏نقص نمی‏داند، از راهنمایی‏ها و تذكّرات همه‌ی اندیشمندان برای بهترشدن كمّ و كیف مقالات استقبال نموده و پیشاپیش از نقّادان مطالب، صمیمانه تشكّر و سپاسگذاری می‏نماید.