موضوع: فلسفهی تطبيقی
ناشر: انتشارات جوان پويا
سال چاپ: ۱۳۸۹
نکات چندی به عنوان مقدّمهي نوشتار حاضر قابل طرحاند:
۱) این نوشتار به عنوان پژوهش دانشجويی در ايّام تحصيل در مقطع دكتری در دانشكدهي حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران، در سالهاي ۷۸−۱۳۷۷ به رشتهي تحرير درآمده است.(۱)
۲) شیوهي تنظيم مباحث بدین نحو است که ابتدا شخصیّت و اندیشهی «غزّالی» و «آگوستين»، در دو فصل مستقلّ معرّفی گرديده و در فصل سوّم نکات اشتراک و افتراق بخشهای قبلی مورد مطالعه واقع شدهاند. در فصل آخر بدون طرح مجدّد مباحث دو فصل پيشين، به صورت کاملاً مختصر، نتایج و نکات عمده و قابل مقایسهی دو بخش قبلی تنظیم شدهاند.
۳) گرچه اندیشهي سیاسی این دو اندیشمند مورد توجّه بوده، ولی طرح مبادی و مبانی اندیشهی هر اندیشمند در فهم اندیشههای بعدی و روبنایی مؤثّرند، از این رو از یکسو به نگرش این دو اندیشمند به عالم و آدم توجّه شده و از سوی دیگر چون عوامل برونمنطقی (تربیتی، اجتماعی، محیط خانوادگی و...) نیز تأثیر جدّی بر نوع اندیشهی سیاسی اندیشمند دارند، از اين جهت بر روی زندگی و اوضاع اجتماعی اندیشمندان مورد بحث نیز تأکید گردیده است.
۴) چون غزّالی در دوران عمرش به صورت واضحتر و جدّيتر با سیاست و سیاسیّون درگیر بوده و به توصیهي خلفا و سلاطین کتاب نوشته، از این رو به صورت مشخّصتری در تفكّر او ميتوان از انديشهي سياسي سخن گفت. امّا انديشهی سياسی آگوستين تنها در حاشيه و لابهلای مباحث كلامی و دينی او قابل استنتاج و استخراج است. از اين رو اندیشهی سیاسی غزّالی بخش حجیمتری را نسبت به سایر مباحث در مقایسه با آگوستین به خود اختصاص داده است.
۵) از آنجا كه معمولاً در محافل آكادميك با يك نگاه منفي به «قرون وسطي» نگريسته ميشود، لذا انديشهي متفكّران آن مقطع نيز عمدتاً مغفول مانده و تأثير و تأثّرات آنها جدّي گرفته نمیشود. در فصل دوّم، از سويي تأثير آگوستين بر انديشمندان مختلف و در رشتههاي متفاوت علوم (مثلاً كلام، روابط بينالملل، روانشناسی و...) را ميبينيم و از سوي ديگر تأثّر و چالش آگوستين با انديشمندان سابق شرق و غرب (مثلاً «افلاطون»، «افلوطين»، «ماني» و...) را ملاحظه خواهيم نمود. تنها همين نكتهي يادشده ما را به توجّه به بعضي از انديشمندان قرون وسطي و از جمله آگوستين ميرساند.
گرچه تاريخ جهان اسلام تحت عنوان قرون وسطی و جديد مطالعه نميشود، ولي ميدانيم كه غزّالی نيز از متفكّران به اصطلاح قرون وسطايی است و تأثير و تأثّر زيادي از دانشمندان سابق و بر دانشمندان لاحق داشته است، كه در اين رابطه به اندازهي كافي در فصل نخست سخن به ميان آمده است.
۶) مؤلّف نوشتار حاضر از آنجا كه مطالب ارايهشده را از جهت شكل و محتوا بينقص نمیداند، از راهنمايیها و تذكّرات همهی انديشمندان استقبال نموده و پيشاپيش از نقّادان مطالب صميمانه تشكّر و سپاسگزاری مينمايد.